.:خبر گذاری جلب نیوز:.برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار |
زلزله شديدي آذربایجان شرقی را لرزاندزلزلهای نسبتاً شدید حوالی تسوج در آذربایجان شرقی را لرزاند. به گزارش فارس، زلزلهای شدید دقایقی پیش در حوالی تسوج در آذربایجانشرقی روی داد که در بیشتر شهرهای استان نیز احساس شده است.
این زلزله در شهرهای تبریز، شبستر، مرند و بناب نیز احساس شده است.
کانون زلزله آذربایجانشرقی تسوج و قدرت آن 5.2 ریشتر است
دبیر ستاد حوادث غیرمترقبه آذربایجان شرقی کانون زلزله دقایق پیش در آذربایجان شرقی را تسوج و قدرت آن را 5.2 ریشتر اعلام کرد.
خلیلی ساعی در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز گفت: زمین به قدرت 5.2 ریشتر به مرکزیت شهر توسج در آذربایجان شرقی رخ داده است.
این زمین لرزه در شهرهای تبریز، مرند، بناب و شبستر احساس شد.
این زمین لرزه که در تبریز احساس شد موجب وحشت مردم شده و مردم به خیابان ها هجوم آوردند.
افشای راز 2 جنایت هولناک در پایتخت / نخستین اعدامی های 92 چه کسانی بودندافشای راز قتل دختر سه ساله از سوی مادر شیشه ای، دستگیری عامل قتل پسر نماینده سابق مجلس و همسرش، محاکمه مادر و پسر به اتهام قتل زن همسایه، بازداشت قاتل مادر و دختر در غرب تهران و اعدام 11 متجاوز و سارق مسلح در شیراز و مشهد از مهمترین اخبار حوادث این هفته بود.
به گزارش خبرنگار مهر، نخستین خبر این هفته مربوط به زنی است که دختر سه ساله خود را با داروی متادون به قتل رسانده است. راز این جنایت همزمان با شکایت "هوو"ی او در دادسرای جنایی فاش شد. متهم در ابتدا مدعی بود که دخترش به دلیل بیماری جان باخته است اما گزارش پزشکی راز قتل را افشا کرد. در نظریه پزشکی بیمارستان اعلام شده بود : " ... در آزمایشان و معاینات انجام شده ، وجود داروی متادون در بدن [ فاطمه ] مورد تأیید قرار گرفته ؛ .... بر اساس مندرجات پرونده بالینی ، کودک سه ساله در ساعت 22 مورخه هشتم اسفندماه به تدریج دچار خواب آلودگی و کبودی لب ها و دهان شده که می تواند نشان دهنده مسمومیت در همان شب با داروی متادون باشد .... " . کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ، در ادامه رسیدگی به این پرونده اقدام به احضار مادر فاطمه برای حضور در اداره دهم کرده اما با توجه به عدم حضور وی در اداره دهم و به دستور مقام قضایی ، 17 فروردین اقدام به دستگیری وی در محل سکونتش در خیابان هاشمی کرده و در بازرسی از محل سکونتش موفق به کشف ادوات مصرف شیشه و همچنین شیشه حاوی داروی متادون شدند . مادر فاطمه با انکار هرگونه اقدام به ارتکاب جنایت ، به کارآگاهان گفت : از ملاقات همسرم آمدیم به خانه خودمان که همسر اول همسرم می خواست بچه را با خود ببرد اما چون فاطمه سرما خورده بود گفتم اجازه دهید تا داروهایش را بدهم .فردا ساعت 16:30 برای آوردن فاطمه رفتم تا او را به خانه بیاورم . فاطمه بی حوصله بود . می خواست بخوابد . بعد از نیم ساعت دیدم سینه اش خس خس می کند و لبهایش کبود شده است. از سوی یکی از دوستان خانوادگی ، فاطمه را به درمانگاه و از آنجا به بیمارستان بردیم ؛ روز دوم ، خواهرم زنگ زد و گفت : بچه فوت کرده است . بازپرس جنایی با توجه به اظهارات متناقض متهم و گزارش پزشکی دستور بازداشت این زن را صادر کرد. دستگیری قاتل پسر نماینده سابق مجلس و همسرش خبر مهم دیگر در هفته ای که گذشت، افشای راز قتل پسر نماینده سابق مجلس و همسرش در غرب تهران بود. جسد خلبان با سابقه ایران ایر و همسرش شامگاه چهارشنبه 16 اسفند سال گذشته در کوچه مهر حوالی میدان پارک در بلوار همیلا کشف شد. پسر این زوج وقتی از آموزشگاه به خانه بازگشت با جسد پدر و مادرش روبرو و با داد و فریاد موضوع را به همسایه ها اطلاع داده بود.با حضور ماموران و قاضی رودگر بازپرس جنایی تهران مشخص شد منصور شهرکی از خلبانان با سابقه ایران ایر و همسرش که وکیل دادگستری بود حدود ساعت 13 با ضربه های متعدد چاقو به قتل رسیدند. کارآگاهان در جریان تحقیقات متوجه شدند که مقتول قصد داشته تا با انتشار آگهی اقدام به فروش خودرو و بنا بر اظهارات اعضای خانواده ، خرید یک دستگاه خودرو جدید کند. بلافاصله تحقیقات در این خصوص آغاز شد و کارآگاهان دریافتند که بر اساس اظهارات مقتول ، قرار بوده تا در روز جنایت فرد یا افرادی برای خرید خودرو به محل سکونت مقتول مراجعه کنند .با انجام تحقیقات در این شاخه عامل جنایت شناسایی و در مخفیگاهش دستگیر شد. مرد جنایتکار در بازجویی ها با اعتراف به جرم خود گفت: دو روز قبل از حادثه ، وقتی آگهی فروش یک دستگاه خودرو سواری سوناتا را در روزنامه مشاهده کردم ، فکر کردم فروشنده خودرو فرد پولداری است . با این تصور و به بهانه خرید خودرو، با شماره تماس داخل آگهی تماس گرفته و برای مشاهده خودرو و خرید آن با مقتول قرار ملاقات گذاشتم . متهم در خصوص روز جنایت نیز به کارآگاهان گفت : ساعت 13 روز حادثه به بهانه خرید خودرو به محل سکونت مقتول در منطقه پونک مراجعه کردم . پس از بازدید خودرو و در حالیکه اسلحه ای را از حدود دو هفته پیشتر خریداری و در زیر لباس خود پنهان کرده بودم ، به بهانه تنظیم قولنامه و به همراه مقتول وارد خانه آنها در طبقه چهارم مجتمع شدم . داخل خانه تنها همسر مقتول حضور داشت . پس از تنظیم قولنامه خرید خودرو از سوی سارا و اطمینان از اینکه فرد دیگری در خانه حضور ندارد ، اسلحه را از زیر لباس خود خارج و با تهدید اسلحه ، مقتول و همسرش را مجبور کردم تا به داخل یکی از اتاق های خواب بروند . زمانیکه آنها را وارد اتاق خواب کردم ، ابتدا مقتول را مجبور کردم تا دست و پا و دهان همسرش را با نوار چسبی که همراه خود آورده بودم بسته تا مانع از فریاد زدن و یا هرگونه اقدام دیگری از سوی زن جوان شود . پس از بسته شدن دست و پا و دهان سارا ، همسرش را نیز در مقابل او قرار داده و دست و پا و دهان او را نیز همانند همسرش بسته و به جستجوی داخل خانه برای پیدا کردن پول و اشیای گران قیمت نظیر طلا و جواهرات پرداختم اما تنها توانستم چند عابر بانک متعلق به آنها را پیدا کنم.با تهدید اسلحه آنها را مجبور کردم تا رمز عابر بانک ها را در اختیار من قرار دهند و پس از آن ابتدا به تصور اینکه در صورت زنده ماندنشان ، پلیس مرا شناسایی و دستگیر خواهد کرد ، ابتدا منصور را با چند ضربه چاقو به گلو و در مقابل چشمان همسرش به قتل رسانده و پس از آن نیز سارا را به همان شیوه به قتل رساندم و حدود ساعت 16 بود که از خانه خارج شدم . قاتل زن همسایه برای سرقت طلا زنی که با همدستی پسر نوجوانش و با انگیزه سرقت زن همسایه را به قتل رسانده بود در این هفته پای میز محاکمه قرار گرفت. ساعت 13 ظهر 16 بهمن سال 90، زن میانسالی همراه 2 نوهاش زنگ خانهای را در خیابان امارت شهر قدس به صدا درآورد. زن میانسال وقتی دید از دخترش خبری نشد، با کلید یدکی وارد خانه شد، اما جسد او را در اتاق نشیمن دید. با توجه به این که بوی گاز فضای خانه را پر کرده بود، او گمان کرد دخترش بر اثر گازگرفتگی بیهوش شده است. بنابراین از همسایهها کمک خواست تا او را به بیمارستان منتقل کنند ولی در همین موقع متوجه شد طلاهای دخترش نیست و او کشته شده است. کارآگاهان سپس همسایه این زن را دستگیر کردند که او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و مادر و پسر روز دوشنبه پای میز محاکمه قرار گرفتند. زن جنایتکار در جریان محاکمه با قبول اتهامش گفت : مقتول صندوق خانگی راه اندازی کرده بود و من از بستگانم پول گرفته و به او داده بودم. همسرم از این موضوع بی اطلاع بود. وقتی قرعه کشی به نام من درآمد از طاهره خواستم پول را بدهد تا بدهی ام را بپردازم اما او پول را یکجا نداد. سر این موضوع با هم اختلاف پیدا کردیم. روز حادثه هم همراه پسرم به خانه او رفته و پس از قتل طلاهایش را سرقت کردیم. برای اینکه صحنه سازی کنم شیر گاز را باز گذاشته و بیرون آمدیم. در زمان قتل پسرم 14 سال سن داشت و فکر می کردم که او را قصاص نمی کنند به همین خاطر قتل را به گردن او انداختم. این در حالیست که او در قتل نقشی نداشت. قضات دادگاه سپس با توجه به سن محمد-متهم دیگر پرونده- جلسه دادگاه را غیرعلنی برگزار کردند. جنایت هولناک خواستگار شکست خورده کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در این هفته موفق شدند عامل قتل مادر و دختری را در بلوار تعاون شناسایی و دستگیر کنند. ساعت 14 و 30 دقیقه دوشنبه وقوع یک فقره آتش سوزی در طبقه همکف یک ساختمان مسکونی در شهر زیبا، بلوار تعاون، خیابان آلاله شرقی به آتش نشانی اعلام شد. با حضور تیم آتش نشانی در محل و پس از اطفای حریق ، مأموران آتش نشانی متوجه جسد زن و دختربچه ای شدند که بنا بر اظهارات همسایگان ، هویت اجساد به اسامی لیدا 35 ساله و روژین 8 ساله مورد شناسایی قرار گرفت . با انجام سریع عملیات اطفای حریق ، آتش سوزی در مراحل اولیه کنترل و هیچگونه آسیب جدی به اجساد وارد نشده بود . در بررسی های اولیه علت مرگ مادر و دختر انسداد مجاری تنفسی - خفگی - اعلام و برابر نظریه کارشناسی آتش نشانی ، نوع حریق "عمدی" تشخیص داده شد .ماموران سپس رد پسر جوانی را در این جنایت شناسایی کرده و متهم را 12 ساعت بعد در قرچک ورامین دستگیر کردند. متهم در اظهارات خود و در خصوص نحوه ارتکاب جنایت ، به کارآگاهان گفت : چند بار از لیدا خواستگاری کردم اما او به من جواب رد داد. به همین خاطر با هم اختلاف پیدا کردیم. زمانیکه با لیدا درگیر شدم ، او را خفه کرده و منتظر ماندم تا دخترش نیز از دبستان به خانه باز گردد . وقتی روژین به خانه آمد ، با دیدن جسد ، ابتدا تصور کرد که مادرش خوابیده و به همین علت سؤال کرد "چرا مادرم خوابیده ؟" اما زمانیکه متوجه مرگ مادرش شد ، قصد داشت تا فریاد بزند که بلافاصله او را گرفته و همانند مادرش خفه کردم . تصمیم به آتش زدن خانه داشتم اما به خاطر دود زیادی که پیش از شعله گرفتن آتش ایجاد شده بود ، مجبور شدم تا به سرعت از خانه خارج شوم . نخستین اعدامی های سال 92 در نخستین اعدام سال 92 نیز روز سه شنبه حکم اعدام 9 سارق مسلح و متجاوز در شیراز اعدام شد. بر این اساس احکام "م-الف" و "گ-الف" به جرم پنج فقره سرقت مسلحانه بانک و چهار فقره سرقت مسلحانه خودرو در ملاءعام به مرحله اجرا درآمد.همچنین "الف-ن" و"ب-د" به جرم درگیری مسلحانه منجر به قتل، سرقت مسلحانه از طلافروشی در ملاصدرای شیراز و مجروح کردن طلافروش و پسرش، حمل و نگهداری اسلحه، در ملاءعام به دار مجازات آویخته شدند."ع-ف"، "الف-الف" و "م-الف" نیز به جرم سرقت مسلحانه، تهدید شهروندان و تجاوز به زنان ضمن ورود به باغهای اطراف شیراز در زندان عادل آباد اعدام شدند.همچنین حکم اعدام"غ-ن" و "م-ز" به جرم سرقت مسلحانه از بانکها، تخریب اموال مردم، سرقت مسلحانه از طلافروشی نیز در ملاءعام اجرا شد. همچنین روز چهارشنبه دو متجاوز در مشهد به دار مجازات آویخته شدند. نخستین مرد اعدامی مردی بود که نوجوان 13 ساله ای را مورد آزار و اذیت قرار داده بود. کارگر 21 ساله در یک کارگاه شیرینی پزی کار می کرد و در نخستین روز شهریور سال 90 نوجوان 13 ساله ای را در کارگاه مورد آزار و اذیت قرار داد. او سپس با تهدید پسر بچه از او خواست موضوع را به کسی اطلاع ندهد. قربانی تجاوز به عنف عصر همان روز وقتی به خانه رسید موضوع را به والدینش اطلاع داد و صبح روز بعد پرونده ای در این خصوص در دستگاه قضایی تشکیل شد. با دستور بازپرس پرونده ماموران پسر 21 ساله را دستگیر کردند. متهم در ابتدا منکر جرم خود شد اما در ادامه به جرم خود اعتراف کرد و گفت : روز حادثه تسلیم وسوسه های شیطانی شده و دست به این کار زدم. حالا هم از کار خود پشیمانم.پسر جوان سپس در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی محاکمه شد که بر اساس اعتراف متهم و مدارک و مستندات موجود در پرونده، قضات دادگاه کیفری استان او را به اعدام محکوم کردند. با اعتراض وکیل متهم به رای صادره، این پرونده برای رسیدگی دقیق تر به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور هم رای صادره از سوی دادگاه را تایید کردند. پس از فراهم شدن مقدمات اجرا، محکوم به اعدام، سپیده دم دیروز در زندان مشهد به دار مجازات آویخته شد. دومین اعدامی مرد 41 ساله بود که 18 اسفند ماه سال 88 به اتهام تجاوز به عنف دستگیر شد. مرد شیطان صفت با شکایت یکی از اعضای خانواده اش دستگیر و روند رسیدگی به پرونده او آغاز شد. این مرد نیز به اتهام تجاوز در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی محاکمه و به اعدام محکوم شد که حکم دیروز در زندان مرکزی مشهد اجرا شد. انفجار در بازار تهرانآتش نشانان پس از حضور در محل متوجه شدند که در مجاورت ساختمان یکی از حسینیههای بازار، کارگران مشغول جوشکاری بودند که با افتادن جرقههای حاصل از جوشکاری به داخل چاه فاضلاب موجود در زیرزمین این حسینیه، ناگهان انفجار شدیدی رخ داده است.
جوشکاری در یکی از حسینیههای بازار تهران، سبب وقوع انفجاری شدید شد.
محمد تیمورخانی رییس ایستگاه 7 مستقر در بازار تهران در اینباره گفت: کسبه بازار تهران در ساعت 14:20 روز گذشته طی تماسی با سامانه 125 از شنیدن انفجار شدید در گوشهای از بازاربزرگ خبر دادند که ستاد فرماندهی سازمان آتش نشانی بهدنبال آن آتش نشانان ایستگاه 7 و نیز گروه امداد و نجات 9 را به محل حادثه واقع در بازار بزرگ تهران، پلههای نوروزخان، سرای سجادیه اعزام کرد.
وی ادامه داد: آتش نشانان پس از حضور در محل متوجه شدند که در مجاورت ساختمان یکی از حسینیههای بازار، کارگران مشغول جوشکاری بودند که با افتادن جرقههای حاصل از جوشکاری به داخل چاه فاضلاب موجود در زیرزمین این حسینیه، ناگهان انفجار شدیدی رخ داده است.
تیمورخانی با بیان این که جرقههای جوشکاری باعث انفجار گاز موجود در چاه شده بود، خاطرنشان کرد: در اثر این انفجار صدای مهیبی در اطراف محل حادثه به گوش رسید که خوشبختانه در جریان آن به فردی آسیب نرسید.
به گفته رییس ایستگاه 7 آتش نشانی، آتش نشانان پس از بازدید و بررسی کامل محل حادثه و ایمن کردن آن، به ماموریت خود خاتمه دادند. کانون زلزله آذربایجانشرقی تسوج و قدرت آن 5.2 ریشتر است
دبیر ستاد حوادث غیرمترقبه آذربایجان شرقی کانون زلزله دقایقی پیش در استان را تسوج و قدرت آن را 5.2 ریشتر اعلام کرد. ![]() خلیلی ساعی دقایقی پیش در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز گفت: زمینلرزهای به قدرت 5.2 ریشتر به مرکزیت شهر تسوج در آذربایجان شرقی رخ داده است. این زمین لرزه در شهرهای تبریز، مرند، بناب و شبستر احساس شد. این زمینلرزه که در تبریز نیز احساس شد موجب وحشت مردم شده است به طوری که به خیابانها هجوم آوردند. فاجعه ای وحشتناک که این زن آفرید! +عکسمادر باردار روز گذشته پس از کشتن سه فرزندش، خود را از ساختمان چند طبقه پرتاب کرد.
درگيري بهداد سليمي و كوروش باقري مقابل چشم مردم/ يكي نشان لياقت داشت، ديگري قويترين مرد جهان بود!هداد سليمي و كوروش باقري در برنامه تلويزيوني حاضر شدند تا درباره اتفاق هاي اخير وزنه برداري صحبت كنند كه اين موضوع به درگيري لفظي سرمربي تيم ملي و قويترين مرد جهان منجر شد. ![]() به گزارش زندگي - سرمربي تيم ملي وزنه برداري و قويترين مرد جهان، رودروي هم قرار گرفتند و به بدترين شكل ممكن نسبت به هم انتقاد كردند. در شرايطي كه مدتي است فضاي وزنه برداري متشنج شده و رابطه خوبي بين سرمربي تيم ملي و ملي پوشان المپيكي وجود ندارد، برنامه تلويزيوني وقت اضافه، از كوروش باقري و بهداد سليمي دعوت كرد تا به اين مسائل پرداخته شود كه اين برنامه با توجه به دعوايي كه بين سرمربي تيم ملي كه بعد از المپيك نشان ليقات دريافت كرد و همچنين قويترين مرد جهان راه افتاد، به بدترين شكل ممكن به پايان رسيد. در اين برنامه بهداد سليمي با ادبيات نامناسبي سرمربي تيم ملي را مخاطب قرار داد ، آنهم در شرايطي كه كوروش باقري هم بسيار عصباني شد و نسبت به انتقادها پاسخ داد. اين برنامه در حالي شكل گرفت كه به نظر مي رسد رسانه ملي، در اين رابطه عملكرد خوبي نداشت، چون نه تنها به حل موضوع كمكي نشد بلكه اتفاق هاي دروني تيم ملي وزنه برداري كشور، در شرايط نامناسبي پيش چشم مردم قرار گرفت. اين برنامه به بيشتر شدن اختلاف ها كمك كرد. سلیمی و باقری در «وقت اضافه» از خجالت هم درآمدند همچنین خبرگزاری ایسنا این اتفاق را چنین روایت کرده است: برنامه «وقت اضافه» شبکه یک شامگاه چهارشنبه - ۲۸ فروردین - به مشاجره لفظی دو تن از چهرههای سرشناس وزنهبرداری کشورمان انجامید. به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شامگاه چهارشنبه «بهداد سلیمی»، قهرمان المپیک و کورش باقری، سرمربی تیم ملی وزنهبرداری به عنوان میهمان در برنامه «وقت اضافه» مقابل هم قرار گرفتند. پس از سپری شدن دقایق اولیه، آنها وارد مجادله لفظی شدند؛ به طوریکه مجادله لفظی این دو قهرمان وزنهبرداری موجب شد که برنامه «وقت اضافه» دو بار با تنفس و قطع همراه شود. ![]() این در حالی بود که پس از شروع مجدد برنامه، هربار که به روی آنتن بازمیگشتند همچنان درگیری لفظی میان سلیمی و باقری ادامه داشت. این مجادله لفظی میان قهرمان وزنهبرداری و سرمربی در حالی ادامه داشت که هر دو طرف توجه چندانی به تذکرات مجری برنامه نشان نمیدادند و با وجود زنده بودن برنامه، همچنان به بحث خود ادامه میدادند. به گزارش ایسنا، مجری «وقت اضافه» در طول برنامه سعی داشت با حفظ احترام به هر دو طرف، فضا را به حالت عادی برگرداند و مانع از ادامه مشاجره لفظی میان سلیمی و باقری شود. او حتی برای دقایقی با گذاشتن دست بر روی پای دو طرف آنها را به آرامش دعوت کرد و در نهایت برنامه «وقت اضافه» در شرایطی که مجری نتوانسته بود جریان گفتوگو را آنطور که باید به دست بگیرد، به پایان رسید و مجری برنامه در شرایطی که انتظار داشت هر کدام از طرفین یک دقیقه وقت برای خداحافظی داشته باشند، از سوی اتاق فرمان با اعلام اینکه دیگر وقت تمام است مواجه شد. این درحالی است که صحبتهای دو میهان برنامه پس از قطع صدا همچنان ادامه داشت و بهنام سلیمی و کورش باقری فرصت خداحافظی از بینندگان را هم پیدا نکردند. به گزاش ایسنا برنامه «وقت اضافه» در گروه تامین برنامه شبکه یک تهیه شده که به صورت زنده به روی آنتن میرود. حکایت جوانی که به ورزشگاه رفت و دیگر برنگشتفوتبال بدونشک پرطرفدارترین ورزش دنیاست و مردم با شور و حال عجیبی مسابقات آن را دنبال میکنند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ در این میان بدیهی است بعد از هر بازی سهم گروهی از هواداران شادی بوده و گروهی دیگر نیز باید با غم ناکامی کنار بیایند. این اصلی جدانشدنی از فوتبال است اما گاهی اوقات اتفاقاتی رخ میدهد که سهم همه، فقط ناراحتی و حسرت میشود. اتفاقات تلخی که سهشنبه شب شاهد وقوع یکی از آنها در رشت بودیم و یکی از فوتبالدوستان به دلیل اینکه میخواست بازی داماش - استقلال را از نزدیک ببیند، بعد از بازی چشمهایش را برای همیشه بست. او بازی را دید اما حالا دیگر از تماشای دنیا محروم شده است. او چشمهایش را برای همیشه بست تا خانواده و دوستانش با چشمانی اشکبار او را تا منزلگاه ابدی مشایعت کنند. حالا فوتبال نهتنها برای آنها محبوب نیست بلکه به کابوسی تلخ و همیشگی برایشان بدل میشود. غلامرضا رفعتیساجدی؛ نام این هوادار فقید بدون شک تا مدتها باعث ناراحتی و تأثر فوتبالدوستان میشود. طرفدار 21سالهای که برای تماشای مسابقه و حمایت از استقلال به ورزشگاه عضدی رفت اما انتظار خانوادهاش برای بازگشت او به منزل تا ابد بینتیجه خواهد ماند. مرگ غلامرضا اگرچه بسیار تلخ است اما بهنظر میرسد پارهای اهمالکاریها در وقوع آن نقش داشته و به همین خاطر نباید از کنار آن با بیتفاوتی گذشت. امیدواریم دستگاههای ذیصلاح قانونی مسئله را جدی دنبال کرده و بدون اغماض با مقصران این حادثه تلخ برخورد کنند تا حداقل مرهمی بر زخم خانواده رفعتیساجدی گذاشته شود. هیچکس به ما کمک نکرد مهمترین علامت سؤالی که در این رابطه وجود دارد، عدم سرویسدهی مناسب از سوی آمبولانس حاضر در ورزشگاه به این هوادار مرحوم است. «حمیدرضا رفعتیساجدی» برادر این مرحوم با تأکید بر اینکه هیچکس برای کمک به آنها پیشقدم نشد، در رابطه با واقعه فوق به فارس گفت: «بعد از بازی به سمت درهای خروجی در حرکت بودیم که ناگهان حال غلامرضا بههم خورد. خودم را به در نگهبانی رساندم و تقاضای کمک کردم اما هیچکس برای کمک به ما پیشقدم نشد. هیچ تلاشی هم برای رساندن آمبولانس به ما صورت نگرفت. آمبولانسها در کنار زمین بودند اما نتوانستند در محل حاضر شوند. اگر آمبولانس میآمد و به برادرم تنفس مصنوعی میدادند، برادرم زنده میماند.» نکته: بیمارستانی که غلامرضا رفعتیساجدی در آن فوت کرده، ایست قلبی را عامل مرگ او اعلام کرده است. عموی این مرحوم هم با اشاره به اینکه برادرزادهاش هنگام خروج تحتفشار قرار گرفته و دچار ایست قلبی شده، در رابطه با حادثه فوق گفت: «هرچه برادرش فریاد میزد و کمک میخواست، به دلیل شلوغی، صدایش شنیده نمیشد. در نهایت یک مأمور نیروی انتظامی به کمک ما آمد و غلامرضا را داخل یک اتومبیل پیکان قرار دادند تا به بیمارستان برسد اما در میانه راه جان به جانآفرین تسلیم کرد و از جمع ما رفت.» مرگ در بیمارستان حشمت در این میان اورژانس استان گیلان هم نسبت به واقعه فوق واکنش نشان داد. «فیاض ثابت» مدیر روابطعمومی اورژانس گیلان پیرامون فوت غلامرضا رفعتیساجدی تصریح کرد: «این اتفاق 2 ساعت بعد از بازی در بیمارستان حشمت رخ داد. بیمارستانی که فقط یک کیلومتر با استادیوم عضدی فاصله دارد.» ثابت در مورد بحث عدم حضور آمبولانس هم تصریح کرد: بعد از پایان بازی هم آمبولانس و عوامل اورژانس در استادیوم حاضر بودند و بعد از دریافت گزارش یک آمبولانس هم مجدداً ارسال کردیم اما بستگان متوفی او را به بیمارستان حشمت منتقل کرده بودند. عمرش به دنیا نبود! اما در این میان ادعای رئیس هیأتفوتبال استان گیلان بسیار عجیب و غریب است. قربانعلی الماسخاله با اعلام برائت هیأتفوتبال از حادثه فوق میگوید: برای بازی چهار آمبولانس به استادیوم آورده بودیم که 2 تا از آنها تا خروج آخرین هوادار در استادیوم باقی ماندند. در جریان مسابقه و پس از پایان آن حتی یک نفر هم برای دریافت کمکهای پزشکی به عوامل اورژانس مراجعه نکرد. این بنده خدا عمرش به دنیا نبود، بنابراین نباید دنبال مقصر گشت. نه زد و خوردی بود و نه فشاری. الماسخاله در ادامه مدعی شد تا جایی که میداند این اتفاق خارج از استادیوم رخ داده اما شاید به خاطر اینکه بخواهند از بیمه استفاده کنند، مدعی شدهاند که واقعه داخل استادیوم بهوقوع پیوسته است! نکته: امیدواریم ایشان متوجه این نکته باشند که در چنین شرایطی خانواده متوفی به تنها نکتهای که فکر نمیکنند، بحث مالی و دریافت دیه است! ما پول نمیخواهیم آقا حرفهای رئیس هیأتفوتبال گیلان با واکنش بسیار تند خانواده ساجدی توأم شد. «پیمان رفعتیساجدی» عموی این مرحوم در پاسخ به ادعای الماسخاله در رابطه با احتمال استفاده از بیمه گفت: «برادرزادهام مقابل در ورزشگاه فوت کرد اما خیال آقای الماسخاله راحت باشد، ما هیچ احتیاجی به پول و دیه نداریم. میلیاردها تومان هم بدهند، باز جوانمان زنده نمیشود. آقای الماسخاله، مطمئن باش دیه نمیخواهیم بنابراین بهتر است این حرفها را نزنی. ما حتی پس از فوت غلامرضا از بیمه تأمیناجتماعی و بیمه مکمل استفاده نکرده و هزینههای بیمارستان را کامل پرداخت کردیم، آنوقت این آقا میآید و برایمان حرف از دیه میزند. مطمئنباش ما دنبال این پولها نیستیم آقای رئیس.» جلوگیری از درگیری پیکر مرحوم غلامرضا رفعتیساجدی دیروز در رشت به خاک سپرده شد. البته در هنگام تشییع آمبولانس برای دقایقی مقابل ورزشگاه شهید عضدی توقف کرد و برخی از نزدیکان متوفی قصد درگیری با اعضای هیأتفوتبال را داشتند که قضیه با دخالت اطرافیان فیصله یافت. تسلیت قلعهنویی مرحوم ساجدی یکی از طرفداران متعصب استقلال بود و دست تقدیر اینگونه رقم زد که او بعد از تماشای بازی تیم محبوبش جان به جانآفرین تسلیم کند. صبح دیروز دوستان امیر قلعهنویی خانواده متوفی را پیدا کرده و پیام تسلیت سرمربی استقلال را به او رساندند، در ضمن باشگاه استقلال هم به خانواده متوفی تسلیت گفت. مراسم یادبود این جوان عزیز از ساعت 14 الی 16 فردا در مسجد امام حسن (ع) رشت واقع در چهارراه استقامت برگزار خواهد شد و قرار شده یک هیأت از باشگاه استقلال هم در این مراسم حاضر شوند.
منبع: خبر آنلاين
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |